عشق چیست
|
فصل بارونی بیشه [ جمعه 90/7/1 ] [ 12:54 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
![]() فلک کور است ، دلم شوریده در شور است صدای خنده و آواز می آید . ز کوی دلبرم امشب صدای ساز می آید دلم بی وقفه می لرزد. نمی دانم چرا تنگ است و می ترسد؟ قدم لرزان به سوی کوچه می آیم دو دستم را به روی یکدیگر با حرص می سایم خدایا ترس من از چیست؟ عروس جشن امشب کیست؟ صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش… صدای شیخ می آید : عروس خانم وکیلم من؟ جوابم ده وکیلم من؟ صدای آشنایی بله می گوید و مردم یکصدا با هم مبارک باد می گویند خدای من صدای اوست!!! صدای آشنا از اوست!!! دلم در سینه می افتد برای مدتی ساکت برای مدتی خاموش……… صدای نعره ام در کوچه می پیچید خدای من مبارک نیست.مبارک نیست بگوئیدم دروغ است آنچه بشنیدم بگوییدم دروغ است آنچه فهمیدم نگار من عروس جشن امشب نیست [ جمعه 90/7/1 ] [ 12:52 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
![]() چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ، رو قلبت هدیه داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری تکیه بدی که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده چقدر سخته تو خیالت ساعت ها با هاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها تو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز هم دوسش داری چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی گل من باغچه نو مبارک
به امید روزای خوش زندگی واسه عشق عزیزم
دلم گرفته!!!!!!!!
[ یکشنبه 90/6/27 ] [ 4:40 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
خدا قول نداده آسمون همیشه آبی باشه و باغها پوشیده از گل،
قول نداده زندگی همیشه به کامت باشه ، خدا روزای بی غصه و شادیهای بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده، خدا ساحل بی طوفان، آفتاب بی بارون و خنده های همیشگی روقول نداده، خدا قول نداده که تو رنج ، وسوسه و اندوه رو تجربه نکنی، خدا جاده های آسون و هموار، سفرهای بی معطلی رو قول نداده، قول نداده کوهها بدون صخره باشن و شیب نداشته باشن، رود خونه ها گل آلود و عمیق نباشن. ولی خدا رسیدن یه روز خوب رو قول داده، خدا استراحت بعد ازکار سخت،کمک تو کارها و عشق جاودان رو قول داده، عجب روزی میشه اون روز، پس ناملا یمات زندگی رو شکر بگو و فقط از خودش کمک بگیر که او جاودانه است و بس. نا امیدی مثل جاده ای پر دست اندازه که از سرعت کم می کنه، اما همین دست انداز نوید یه جاده صاف و وسیع رو بهت می ده، زیاد تو دست انداز نمون. وقتی حس کردی به اون چیزی که می خواستی نرسیدی
خدا رو شکر کن چون اون می خواد
توی یه زمان مناسب تر غافلگیرت کنه
و یه چیزی فراتر از خواسته الآنت بهت بده... [ یکشنبه 90/6/27 ] [ 4:32 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
مردها...
را با سبیل هایشان میشناسند... با قطر بازوهایشان با کلفتی صدایشان... با جیب های خالی یا پرشان ............با کفش های کهنه یا اتومبیل آخرین مدلشان...! اما کسی مرد ها را با قلبشان نمیشناسد قلبی که پشت غرور مردانگی شان پنهان شده قلبی که بزرگتر از قلب کوچک شماست قلبی که می افتد...از دست ظریفی قلبی که...... میشکند....آرام و بی صدا صدای شکستنش ..پشت صدای مردانه شان به گوش هیچ ظریفی نمیرسد.. [ یکشنبه 90/6/27 ] [ 4:26 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : آیسان ] [ Weblog Themes By : aysan] |