سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق چیست
 
قالب وبلاگ

 


آمدنت را خوب یادم نیست بیصدا آمدی بی آنکه من بدانم و بی اجازه ماندی بی آنکه من بخواهم،اما اکنون که با ذره ذره وجودم ماندنت را تمنا می کنم قصد سفر داری ای مهمان ناخوانده در قلبم بمان که ماندنت را سخت دوست دارم


[ شنبه 89/10/18 ] [ 1:28 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

1_وقتی بعد از یک روز شلوغ براتون غذا درست کرد و با تمام خستگی کنارتون نشست بهش بگید:ممنون عزیزم ، خوب شده ، ولی کاش قبل از درست کردنش به مامانم زنگ میزدی و طرز تهیه این غذا رو ازش میپرسیدی ...


2_وقتی در جمع فامیل خودتون هستید شکم بزرگ پدرزنتون رو سوژه خنده همه قرار بدهید.

3_از صبح کتونی پا کنید و تا شب هم از پاتون در نیارید تا جورابتون بوی گربه مرده بگیرد و بعد با همان جورابها برید توی رختخواب.

4-به صورتش نگاه کنید و باحالتی متاثر بگید:عزیزم چقدر پیر شدی..

5-وقتی تخمه میخورید پوستهای تخمه را هر جای بریزید غیر از بشقاب جلوی دستتون.

6-همیشه آب را با بطری سر بکشید.

7-وقتی زنتون حواسش کاملا به شماست وانمود کنید زنتون رو ندیدید و یواشکی به بچه هایتون بگید:دوست دارید براتون یک مامان خوشگل بیارم!!.

8_وقتی با تلفن صحبت میکنید به محض ورود همسرتون با دستپاچگی بگید :باشه ، من بعدا بهت زنگ میزنم ..و سریع گوشی رو قطع کنید..

9_همیشه از گیرایی چشمهای دختر خاله ترشیده اتون تعریف کنید..

10_خاطرات شیرین دوران مجردی خودتون رو با دوست دخترهای داشته و نداشته خودتون براش تعریف کنید..

11-وقتی با اون تو رستوران هستید با صدای بلند باد گلو بزنید..

12-او را با اسمهای مختلف مثل :سمیرا ،مریم ، پریسا، آتنا، شیوا... صدا کنید و بعد بگید ببخشید عزیزم این روزها حواسم زیاد جمع نیست ..

13_سعی کنید یک چادر مسافرتی خوب یا ماشین راحت بخرید که شبهای که قرار است بیرون از خونه بخوابید ، زیاد سختی نکشید..


[ پنج شنبه 89/10/16 ] [ 10:31 صبح ] [ آیسان ] [ نظر ]

 

be761523de3dc637e4e78b5db2eef150.gif

کاش میفهمـیـدی که دلـم تـنـگ ِ تـو بـود

نـفـسـم حـبـس ِِ تـو بـود ...

عـشق ِ من بهـر ِ تـو بـود ...

کاش میفهمـیـدی که اگـر من رفتـم  ...

نـه که بـی دل بـاشـم !

من بـرای ِ قلبـی بی محبـ ت رفتـم ...

که بـرایـم هیـچ گاه جـای ِ خالـی نداشـ ت ... !

ملیحه هاشمی


[ یکشنبه 89/10/12 ] [ 1:43 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

سلام عزیزم، دلم برات تنگ شده. دلم می خواد با تو باشم، کنارت باشم. دلم می خواد دستات تو

 دستام باشه در حالی که سرم رو می ذارم رو شونه هات. دلم می خواد تو چشای خوشگلت زل

 بزنم و دنیا تو این لحظه متوقف بشه برا همیشه. دلم می خواد تمام خیابون های شهر رو باهات

 قدم بزنم در حالی که از خودمون برا هم می گیم. دلم می خواد تو رستوران روی میز دستات رو

 بگیرم. دلم می خواد هر کی تو رستورانه از عشقی که به هم داریم حسودیش بشه. دلم می خواد

 بدونی از نظر من چقدر خوشگلی. دلم می خواد بدونی چقدر عاشقتم و دوستت دارم. دلم می

خواد قلبم رو پیشت جا بزارم و دلت مال من باشه برا همیشه. دلم همه ی اینارو می خواد و از

 همه بیشتر تو رو

 


[ شنبه 89/10/11 ] [ 5:56 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

 


نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم


[ شنبه 89/10/11 ] [ 5:50 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کد قفل راست کلیک